گویند ضریح چشم تو صد معجزه داره
ای کاش که من زائر چشمان تو بودم
در دایره عشق اگر باران بلا بارید ٬
عاشق آن است که از دایره بیرون نرود
بغضم را بشکن
تکه هایش را با قلبت قسمت کن
اگر روزی دلت گرفت
آواز گریستن سر خواهم داد
زندگی قافیه باران است
من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند
تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی...
آن شب که شد زندگی ما آغاز
آغاز شد افسانه این سوز و گداز
دادند به ما دلی و گفتند بسوز
دیدند که سوختیم، گفتند بساز...
عاشقان را هر زمانی مردنی است
مردن عشاق خود یک نوع نیست...
مثل کبریت کشیدن در باد...
دیدنت دشوار است...
من که به معجزه ایمان دارم
میکشم آخرین دانه کبریتم را
هرچه شد باداباد...
اگه کسی بهت گفت خوشگل
اول یه لبخند ملایم بزن
بعد با مشت بزن تو چشمش تا دیگه مسخرت نکنه!
شریعتی:
من ادعا نمیکنم که همیشه بیاد آنهایی که دوستشان دارم هستم...
اما ادعا میکنم حتی در لحظاتی هم که بیادشان نیستم دوستشان دارم...
هندونه رو دیدی وقتی از نیسان میفته؟
همون جوری تیکه پارتم رفیق!
بنی آدم اعضای یکدیگرند!
بعضی ها هم دلن هم جیگرن!
تو هم، هم دلی و هم جیگری!!
اگه دیدی یه روزی از قلبت دود بلند شد نترس!
اون منم که معتاده محبتت شدم!